ادبیات نهم

هر چیزی که از ادبیات نهم میخواید

ادبیات نهم

هر چیزی که از ادبیات نهم میخواید

شنبه, ۲۸ آذر ۱۳۹۴، ۰۹:۳۱ ق.ظ

انواع فعل

انواع صفت صفت کلمه ای است که اسم یا جانشین اسم یا گروه اسمیِ همراه خود را توصیف می کند و یکی از وابسته های اسم به شمار می رود. یا: واژه یا گروهی از واژه هاست که درباره اسم توضیحی می دهد و یکی از خصوصیات اسم را بیان می کند. صفت از حیث مفهوم 6 نوع است : 1- صفت بیانی 2 - صفت اشاره ای 3- صفت شمارشی 4 - صفت پرسشی 5 - صفت تعجبی 6 - صفت مبهم صفت فاعلی : صفتی است که بر کننده کار دلالت کند. و از حیث ساختمان هفت گونه است. 1- بن مضارع + نده : گیرنده ، خواننده ، راننده ، بیننده 2- بن مضارع +ان : گریان خندان ،شتابان ، روان 3- بن مضارع + ا: دانا ، شنوا ، گویا ، گیرا 4- بن ماضی و بندرت بن مضارع + ار: خریدار ،پرستار 5- بن ماضی یا مضارع +گار : آفریدگار ، آموزگار 6- اسم معنی وبندرت صفت یا بن فعل +گر: دادگر ، سفیدگر 7- اسم معنی و بندرت صفت یا بن فعل +کار : ستمکار، تراشکار تذکر:


انواع صفت

پسوند گر و کار در آخر اسم ذات صفتی می سازد که بر پیشه و حرفه دلالت می کند. مثل: زرگر، آهنکار آهنگر - مسگر - سیمان کار صفت فاعلی + پسوند ان گاهی تکرار می شود و قید می سازد: مثل: دوان دوان لرزان لرزان - پرسان پرسان گاهی ساخت فعل امر نوعی صفت فاعلی می سازد : مثل: بزن برو برو ، بدو، بگو بخند ، بزن برو، بساز بفروش، دلبخواه بن مضارع +اسم یا کلمه دیگر نوعی صفت فاعلی مرکب می سازد : مثل: دانشجو درس خوان خدا پرست - دلپذیر -کامبخش - آرام بخش صفت مفعولی: صفت مفعولی که آن را اسم مفعول نیز نامیده اند صفتی است که معنی مفعولیت دارد ، یعنی کاربر آن واقع می شود. گرفت + ه = گرفته شنید + ه = شنیده خواند+ ه= خوانده نوشت + ه = نوشته گاهی لفظ «شده »را نیز که خود صفت مفعولی « شدن » است به این ترکیب می افزایند : شنیده شده ، دزدیده شده تذکر: ۱-اگر به اول صفت مفعولی اسم یا صفتی افزوده شود گاهی« ه» می افتد. گل اندوده = گل اندود پشمالوده = پشم آلود ۲- برخی از صفت های مفعولی که از فعلهای لازم و بندرت فعلهای متعدی می آیند معنی صفت فاعلی دارند : رفته ، خوابیده، ایستاده صفت نسبی : صفتی است که به کسی یا جایی یا جانوری یا چیزی نسبت داده شود و ان بیشتر با افزودن پسوندهای « ی ، ین ، ینه ، های بیان حرکت گان ، انه ، انی ، چی» به آخر اسم یا صفت و به ندرت ضمیرساخته می شود: ی : محسنی ، تهرانی ، .... ین : نمکین ، سیمین ، .... ینه : پشمینه ، سیمینه ، .... ه : دورویه ، یک شنبه ، .... گان : گروگان ، رایگان (= راهگان ) و ... انه : سالانه ، روزانه ، مردانه ، .... انی : روحانی ، جسمانی ، .... گانه : دوگانه ، سه گانه ، ..... چی : انزلیچی ، گمرکچی ، .... صفت لیاقت: صفتی است که شایستگی و قابلیت موصوف را می رساند و آن با افزودن ی به آخر مصدر ساخته می شود . خواندن+ ی= خواندنی دیدن+ ی= دیدنی شنیدن+ ی= شنیدنی نوشتن+ ی= نوشتنی آشامیدن+ ی= آشامیدنی خوردن + ی = خوردنی درجات صفت بیانی صفت بیانی از حیث درجه (3) گونه است : 1 . صفت مطلق : خوب - باهوش - بزرگ سعید با هوش است . 2 . صفت برتر (تفضیلی) : صفت برتر با افزودن «تر» به آخر صفت مطلق پدید می آید : خوبتر - با هوش تر - بزرگ تر سعید از حمید با هوشتر است سعید از حمید ، مجید و وحید باهوشتر است . 3. صفت برترین ( عالی): نشانه صفت برترین ، پسوند «ترین» است که به آخر صفت مطلق افزوده می شود: خوب ترین- باهوش ترین - بزرگ ترین اهواز، بزرگ ترین شهرهای خوزستان است . امین، با هوش ترین شاگرد کلاس است . صفت اشاره : صفت اشاره در اصل دو لفظ « این» و «آن» است وقتی که همراه اسمی بیایند و بدان اشاره کنند : این : برای اشاره به نزدیک آن : برای اشاره به دور این جزوه را آن روز در دانشگاه به ما دادند . صفت اشاره به صورتهای زیر دیده می شود: الف- این و آن بدون همراهی با کلماتی دیگر که تنها برای اشاره است. این کتاب ب- برای اشاره و تاکید که با «هم» ترکیب می شوند : همین، همان ج- برای اشاره و بیان تشبیه و چگونگی به همراه کلماتی مانند : چون ، گونه ، سان : چنین ، چنان ، این گونه ، آن جور د-برای اشاره و تاکید همراه کلماتی مانند : قدر ، مقدار ، همه : این قدر، همان اندازه ، همین قدر صفت شمارشی کلمه ای که شماره یا ترتیب مفهوم یا مصداق اسمی را می رساند صفت شمارشی نامیده می شود . به صفت شمارشی معمولاً عدد می گویند . صفت شمارشی بر(4) قسم است : صفت شمارشی ساده، صفت شمارشی ترتیبی، صفت شمارشی کسری، و صفت شمارشی توزیعی . 1. صفت شمارشی ساده : هرگاه اعداد اصلی قبل از اسم واقع شوند و آن را وصف کنند. صفت شمارشی ساده نامیده می شوند. اعداد اصلی عبارت است از : یک، دو ، ... ده، یازده، ... بیست ویک، ...صد،هزار،میلیون، میلیارد ... 2 . صفت شمارشی ترتیبی: که ترتیب قرار گرفتن موصوف (معدود) را می رساند و با افزوده شدن پسوند «-ُ م » یا «-ُمین» به صفت شمارشی ساده ساخته می شود : چهارم ، چهارمین . صدم ، صدمین . هزارم ، هزارمین بعضی صفت های شمارشی از این قاعده پیروی نمی کنند. مثل: اول، آخر، نخست ، نخستین ، آخرین 3. صفت شمارشی کسری (عدد کسری) . که یک یا چند جزء از یک یا چند واحد را می رساند: یک پنجم- شانزده هزارم- دو سوم - نود درصد . 4 . صفت شمارشی توزیعی: که از تکرار صفت شمارشی اصلی به دست می آید: یک یک - یکایک - یک به یک صفت پرسشیصفتی است که با آن از نوع یا چگونگی یا مقدار موصوف پرسش کنند، مانند چه ، کدام ، چگونه ، چند صفت پرسشی از نظر مفهوم سه گونه است : الف- صفت پرسشی که با آن از نوع یا چگونگی با از نام و نشان موصوف می پرسند : چه ، کدام ، چطور ، چگونه ب-صفت پرسشی که با آن از ترتیب یا مقام موصوف پرسش کنند: چندم ، چندمین ج- صفت پرسشی که با آن از مقدار و شماره موصوف پرسیده می شود: چند، چقدر ، چه مقدار صفت تعجبیصفت تعجبی، صفتی است که همراه اسم می آید و شگفتی و تعجب گوینده را از چگونگی یا مقدار موصوف می رساند و خود با آهنگ مخصوص تعجب ادا می شود :چه خط زیبایی! صفت مبهم صفت مبهم، صفتی است که همراه اسم می آید و نوع یا چگونگی یا شماره و مقدرآن رابه طور نامعین و آمیخته با ابهام بیان می کند . صفت های مبهم عبارتند از : « هر ، همه ، دیگر، هیچ ، چند ، چندین ، چندان ، بهمان ، فلان » هر حرفی را نباید زد . همه دانشجویان آمدند . به کتاب دیگر نیز مراجعه کن هیچ مطلبی پیدا نکردم . صفت پسین هر صفتی که پس از موصوف بیاید صفت پسین نامیده می شود، مانند: کار خوب- مهارت چندان = کلاس پنجم بیشتر صفت های بیانی به صورت صفت پسین به کار می روند صفت پیشین هر صفتی که پیش از موصوف بیاید صفت پیشین نامیده می شود . صفت های اشاره، پرسشی، تعجبی، و مبهم جز در موارد نادر به صورت صفت پیشین به کار می روند


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۹/۲۸

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی